ارزشها همچون قطبنما عمل میکنند و جهت را مشخص میسازند. اگر فرد استفاده از قطبنما را بلد باشد بهندرت امکان گم شدن و سرگردانی میرود. ارزشها هم همچون عقربه قطبنما جهت زندگی را به ما نشان میدهند. وقتی که در راستای ارزشهای خود عمل میکنیم راحتتر میتوانیم تصمیمهای حیاتی بگیریم و نیز یکپارچگی شخصیت ما حفظ میشود و مانع درماندگی، خشم و احساس پشیمانی میشود. ارزشها چیزهایی هستند که در نفس خود برای ما مهم و ارزشمند میباشند.
ارزشها باورهایی هستند که برای فرد معنا دارند و لذا میتوانند زندگی وی را شکل دهند. در روند کوچینگ توجه به ارزشهای اصلی مراجع بسیار اهمیت دارد چرا که این ارزشها هستند که موجب شکلگیری عمل میشوند. با فهم این ارزشها مربی میتواند رفتار مراجع را پیشبینی کند.
ارزشها سه دسته هستند:
ارزشهای سطحی: این ارزشها عمدتاً در دوران کودکی از خانواده و محیط اخذ میشوند و شامل باید و نبایدهایی هستند که ما به آنها اعتقاد داریم.
ارزشهای انتخابی: ارزشهایی هستند که با شخصیت ما سازگارند و ما حتیالامکان سعی میکنیم به آنها وفادار بمانیم و همسو با آنها عمل کنیم.
ارزشهای اصلی: ارزشهایی هستند که اگر مطابق با آنها عمل نکنیم دچار نارضایتی، افسردگی، انفعال و شرمندگی میشویم و زندگی رضایتبخش نخواهد بود مگر آنکه همسو با این ارزشها عمل کنیم.
کوچینگ باید حول محور ارزشها باشد چرا که ارزشها دارای قدرت هستند. ارزشها منعکسکننده بالاترین اصول ذهن و فکر هستند و میتوانند انرژی زیادی آزاد کنند. زیستن بر مبنای ارزشها رضایتبخش است.
افراد اغلب به این دلیل به کوچ مراجعه میکنند که بین آنچه در درون یا بیرون آنها اتفاق میافتد و ارزشهای اصلی آنها شکاف عمیقی حس میکنند. آنها متوجه نیستند که این موضوع علت اصلی چالش آنهاست؛ مثلاً کسی که بودن با خانواده جزو ارزشهای اصلی وی است وقتی که مجبور است ساعات زیادی را دور از خانواده و در محیط کار بگذراند دچار تعارض میشود و نیز کسی که حفظ سلامتی جزو ارزشهای اصلی اوست ولی ورزش نمیکند با تعارض مواجه میشود. این شرایط موجب درد و رنج عمیق برای فرد میگردد.
گاهی فرد به ارزشهایی پایبند است که از آن دیگران است یعنی کسانی که اولین تأثیرها را بر وی داشتهاند (همچون پدر و مادر) و هنگام تدقیق و واکاوی مشخص میشود که اینها ارزش اصلی وی نیستند و لذا کنار گذاشته میشوند. گرچه باید در نظر داشت که با تغییر شرایط و اولویتها هم ممکن است ارزشها عوض شوند. لایف کوچینک کمک میکند که فرد ارزشهای خود را در هر سطحی که هستند کشف کرده و به آنها اعتبار ببخشد. وقتی فرد هشیارانه اولویت ارزشهای خود را تعیین میکند مستقلتر و مؤثرتر عمل میکند.
هنگامی که ارزشها با یکدیگر تعارض مییابند شفافسازی آنها اهمیت بیشتری پیدا میکند. وقتی که فرد تصمیم به بازآرایی زندگی خود میگیرد باید تصمیمات مهمی اتخاذ کند که جهت این تصمیمها با قطبنمای ارزشها مشخص میشود. ارزشهای اصلی، ارزشهایی هستند که ذاتاً برای فرد ارزشمندند.
ارزشهای هر فرد منحصر به فرد هستند و نباید انتظار داشته باشیم دیگران دقیقاً طبق ارزشهای ما عمل کنند، لذا کوچ باید از قضاوت در مورد ارزشهای مراجع پرهیز کند و به شناسایی و بیان آنها کمک نماید.
بیشتر مردم به ارزشهای دیگران نگاه میکنند و توان توجه به درون و کشف ارزشهای خود را ندارند و نمیدانند چگونه آنها را بیان کنند. در این حالت فرد با این احساس که در مسیر درستی نیست به کوچ مراجعه میکند. کوچینگ بر محور ارزشها میتواند فرد را به مسیر درست خود برگرداند.
ارزشهایی که منشأ لذت دارند موجب تحرک و لذت میشوند و ارزشهایی که منشأ درد دارند سبب میشوند که فرد بیشتر به آینده توجه کند. عادتها همان ارزشهای ما در عمل هستند.
وقتی شخص یکپارچگی دارد که آنچه انجام میدهد، آنچه هست، آنچه میگوید، آنچه حس میکند و آنچه میاندیشد همگی منشأ واحدی داشته باشند. با توجه به ارزشهای اصیل، استانداردهای خود را داشته باشید. عمل بر اساس این استاندارد به حفظ یکپارچگی شما کمک میکند.